بالاخره ما هم هجرت کردیم اومدیم اینجا............... عاشق وبلاگ قبلی بودم ............. سه سالی تو وبلاگ قبلی نوشتم............ عاشقش بودم..........احساس تعلق خاطر بهش داشتم............... ولی امان از این بلاگفا.............
بعد اومدن از شمال همسر داره رو پایان نامه اش کار می کنه .......اگه خدا بخواد میخوایم هر دو دکترا امسال شرکت کنیم..........امیدوارم قبول بشیم............ هر دو عاشق رشته هامون هستیم..........امسال احتمالا دیگه انتقال بزنیم و بیایم تهران.......... شرایط مالی سخت میشه ولی خوب دیگه کارمون اینجا داره تموم میشه......
هنوز به اینجا عادت نکردم
احوال شما؟
چه عجب سالی خانوم
چرا نمینویسی طاهره
این مدت خیلی درگیر بودم....چشم
سلااااااااااام
من خانومچه م... منو یادته ؟
دوباره دارم شروع میکنم و منتظرتم...به امید اینکه وبلاگستان دوباره مثل قبلنا بشه
تاییدش نکن
بله گلم...یادمه شما رو
الان مگه بخاطر درس اونجا هستید؟
ولی زندگی توی جنوب یه مزه ی دیگه ای داره انصافا. قبول نداری؟
نه بخاطر درس نیستیم........ تو جنوب خوبه ولی دلم پیش مامان ایناست.......پنج ساله که اینجام...........
هر چی خدا بخواهد همان میشود .
انشاالله که بهاین خونه جدید هم عادت میکنی
مرسی گلم